داروگـــــــــ

هیچ اگر سایه پذیرد من همان سایه هیچم

وای از این دنیای اشک که چقدر راز آلود است

  • داروگـــ ــــ
  • دوشنبه ۱۱ مرداد ۹۵
  • ۲۳:۳۲

شازده کوچولو

کتابی برای کودکان بله برای کودکان.این را خود نویسنده گفته و از کودکان نیز معذرت خواسته که چرا به یک آدم بزرگ تقدیکم کرده...نمیدانم ....نمیدانم....شاید برای اینکه می خواسته انسانها را از کارهای ناپسندشان آگاه کند کارهایی که وقتی یک بچه(شازده کوچولو) آنها را میبیند میگوید واقعا انسانها عجیب اند...بله واقعا عجیب اند ولی نه تا وقتی که این کتاب را خوانده باشی...

آنتوان دوسنت اگزوپری این کتاب را به کودکی های یک مردی که دیگر پیر است هدیه می دهد....


شازده کوچولو


"آدم وقتی تحت تاثیر یک رویداد رازآلود قرار گرفته باشد جرئت چون و چرا ندارد."

"اگر به آدم بزرگها بگویید: من یک خانه‌ی قشنگی دیدم که با آجر قرمز ساخنه شده بود.لب پنجره اش گل های شمعدانی بود و روی بامش پر بود از کبوتر نمی توانند زیبایی آن خانه را در ذهن خود مجسم کنند. باید به آدم بزرگها بگویید: من خانه ای دیدم که صدهزار فرانک قیمت داشت در این صورت آنها با صدای بلند خواهند گفت وای چه خانه‌ی قشنگی بوده"

 شازده کوچولوی ما با آن هیکل کوچک خود به سیاره های زیادی می‌رود و در هر سیاره یک خصوصیت از آدم ها می بیند مانند می خواری "شازده کوچولو از او پرسید چرا شراب می نوشی؟ -برای اینکه شاید فراموش کنم. +چه چیزی را فراموش کنی؟ -برای اینکه سرشکستگی ام را فراموش کنم. +مگر از چه چیزی سر‌افکنده ای؟ -از این که می خواره هستم!." و مشغول ساختن خود با اعداد و ارقام به گونه ای که زندگی فراموش شود(حرص و طمع مال) خودپسندی و...که هر کدام از این ها در یک سیاره ای اتفاق می افتد و تا اینکه شازده کوچولو به زمین می رسد که از هرکدام از آن صفت ها به طرز نجومی در سیاره زمین یافت می شود...دیکتاتوری میگساری...خودپسندی...حرص و طمع و....


شازده کوچولو


پادشاه گفت اگر من به یکی از سردارانم دستور بدهم که مثل پروانه از روی این گل به روی آن گل بپرد یا نمایشنامه‌ای غم انگیز بنویسیدیا مرغ دریایی بشود و او دستورهای مرا اجرا نکند من مقصرم یا او؟ شازده کوچولو با اطمینان گفت البته شما. شاه گفت: درست است پس باید از هر کسی انتظار کاری را داشت که از دستش بر می آید.

قدرت در درجه اول باید متکی به عقل باشد.

من وقتی حق دارم از دیگران انتظار اطاعت کردن داشته باشم که دستور هایم عاقلانه باشد"

در هر سیاره ای که شازده کوچولو می رود یکی از خصلت های زشت و ناپسند انسان نشان داده می شود. در طول خواندن کتاب گهگاهی آدم  سر خود را از روی کتاب بلند می کند و به اطراف نگاهی می اندازد. شعاع دید خود را هی کمتر و کمتر می کند تا که فقط خود و خود را مقابل خود می بیند کمی ریزتر میشود که ببیند چه تعداد ازین اخلاق ناپسند نیز در خود وجود دارد!!!!!!

محاکمه کردن خود از محاکمه کردن دیگران سخت تر است. اگر بتوانی درمورد خودت درست قضاوت کنی آنوقت یک قاضی درست و حسابی هستی.

شازده کوچولو گفت: آدم های سیاره تو پنج هزار بوته ی گل را توی یک گلستان می کارند اما آن گلی که دنبالش هستند توی آنها پیدا نمی کنند...درحالی که می توانند چیزی را که دنبالش هستند در یک شاخه گل تنها یا در یک جرعه آب پیدا کنند.


::وای از این دنیای اشک که چقدر راز آلود است

میشه گفت بچه ها با خوندن این کتاب باید بعدش این داستان رو برا بزرگترها بخونن بلکه هم بیدار بشن...........



  • نمایش : ۸۲۳
  • ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.